۰۷:۰۵ – ۳۱ شهريور ۱۴۰۳
۲۶ شهریور سال ۱۳۵۹ صدام حسین در میان اعضای مجلس ملی عراق قرارداد الجزایر رو مقابل دوربینها پاره کرد و کشور خودش را مالک مطلق اروند رود یا به نام خودش شطالعرب نامید. صدام ادعا میکرد که ایران جزایر سه گانه اعراب را اشغال کرده است و باید مقابل ایرانیها ایستاد.
قرارد الجزایر و عهدنامه ۱۹۷۵ الجزایر، قراردادی میان کشورهای ایران و عراق با وساطت الجزایر بود که خط مرزی ایران و عراق در آبهای اروند رود را تعیین کرده بود. قراردادی که به دلیل امضای آن در الجزایر به این نام معروف شد. اما این اسم و این قرار داد بهانهای برای صدام حسین بود تا تجاوز و جنایتی عجیب را در تاریخ جهان آغاز کند. آغاز جنایتی که هزینههای زیادی را برای دو ملت ایران و عراق به بار آورد و ۸ سال نیز پایان آن به طول کشید.
تنها چند روز از این اقدام صدام حسین گذشت. در شرایطی که کمتر از ۲ سال از پیروزی انقلاب اسلامی ایران گذشته بود و هنوز ارتش ایران در وضعیت ثابتی نبود. بر اثر حوادث پس از انقلاب ارتش کشورمان به شدت آسیب دیده و از هم گسیخته بود، آنها در آن روزها دوران اولیه بازسازی خود را می گذراندند. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که به فرمان امام خمینی(ره) تازه تأسیس شده بود در آغاز راه بود و نیرو، تجهیزات و تجربه کافی را در روزهای نخست جنگ نداشت. در چنین شرایطی رژیم بعث فضا را برای ماجراجویی خود در ایران با ریاست جنایتکاری مانند صدام حسین آغاز کرد. ارتش عراق در ساعت ۱۳:۳۰ شهریور ۱۳۵۹ با وارد کردن ۱۹۲ فروند جنگنده و ۱۲ لشکر مجهز پیاده و زرهی و ۳۰ تیپ مستقل خود در استانهای کرمانشاه و ایلام و خوزستان جبههای به طول ۱۲۰۰ کیلومتر را گشود.
همزمان هواپیماهای نظامی عراق فرودگاه مهر آباد تهران و مناطق دیگر را (در ساعت دو بعد از ظهر آن روز) بمباران کردند. ماشین جنگی صدام که از مدتها قبل به کمک دولت فرانسه و کارتلهای اسلحه سازی آمریکایی و انگلیسی و تجهیزات نظامی روسی آماده این تجاوز شده بود به سرعت کیلومترها در خاک ایران پیشروی کرد و مناطقی وسیع از پنج استان ایران را اشغال کرد.
با شنیده شدن صدای انفجار مهرآباد در غرب تهران، مردم این منطقه به خیابانها ریختند و با مشاهده بمباران قسمتی از فرودگاه به منظور کمک به سمت آن هجوم آوردند که مامورین انتظامی در حوالی فرودگاه ضمن جلوگیری از حرکت آنها از مردم خواستند که فرودگاه را ترک کنند و در صورت نیاز به کمک مردم، مقامات مربوطه اطلاعیه صادر خواهند کرد.
اما تنها فرودگاه مهرآباد تهران نبود که از سوی جنگندههای عراقی مورد حمله قرار گرفت. در ساعت ۱:۴۵دقیقه روز ۳۱ شهریور ۶ هواپیمای میگ عراقی باند فرودگاه اهواز را بمباران کردند. خبرنگار کیهان از اهواز گزارش داد که «این واقعه در حالی اتفاق افتاد که حدود ۶۰۰ نفر در فرودگاه حضور داشتند. بر اثر این حمله قسمتی از باند فرودگاه اهواز ویران شد و چند تن نیز زخمی شدند.»
هواپیماهای عراقی در این روز ۱۵ شهر ایران را مورد هدف قرار دادند که این شهرها عبارت بودند از تهران، تبریز، آبادان، همدان، دزفول، امیدیه، بوشهر، کرمانشاه، اصفهان، ارومیه، دهلران، ایلام، اهواز، مریوان و مهران که تقریباً تمامی پایگاههای هوایی و مناطق نظامی، مسکونی و صنعتی را شامل میشود.
جواد منصوری اولین فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و دیپلمات پیشین کشورمان در گفتگو با باشگاه خبرنگاران جوان در ارتباط با آغاز جنگ تحمیلی و افزایش سطح بازدارندگی کشورمان اظهار کرد: در سال ۱۳۵۹ زمانی که عراق و حامیانش جنگ را شروع کردند پیش بینی میکردند این جنگ در ایران بین یک تا دو هفته بیشتر طول نمیکشد و با پیروزی صد در صد آنها به اتمام میرسد، دلایل زیادی داشتند و اسناد و شواهدزیادی نیز از آن مشخص است.
وی ادامه داد: در حالی که امروز ملاحظه میکنید ایران به عنوان یکی از عوامل تاثیر گذار در منطقه و موضوعات بین الملل حضور دارد. اگر آمریکاییها و غربیها در طول ۴ دهه گذشته میگفتند همه اقدامات علیه ایران روزی میز قرار دارد، امروز همه آنها میگویند قصد جنگ با ایران را نداریم و این تفاوت بزرگ کشورمان با سال ۵۹ و آغاز جنگ تحیلی رژیم بعث علیه کشورمان است.
سرتیپ دوم صادق گویا که در آغاز جنگ تحمیلی با حضور در لشکر ۲۱ به جبههای جنوب اعزام شده بود در گفتگو با باشگاه خبرنگاران جوان گفت: در ۸ سال جنگ شاهد بودم که مردم تفنگ به دست گرفتند و از این کشور دفاع کردند و دفع تجاوز دشمن را انجام دادند. همه کسانی که در این دفاع مقدس حضور داشتند و شهید شدند فرزندان این کشور بودند. همه اینها بایستی در گفتار و نوشتار این مملکت ماندگار شوند وآنها را فراموش نکنیم.
وی افزود: در بحث نوشتار این ماندگاری به کتاب تبدیل میشودو خوشبختانه تعدادی از همان تفنگ به دستها اکنون قلم به دست گرفتند و خاطرات خود و دیگر همرزمانشان را تبدیل به کتاب کردند و نمونه اش را هم در این سالها به خوبی میبینیم.
او ادامه داد: جنگ برای صلح است. به کشوری تجاوز میکنند و مردمان همان کشور برای دستیابی مجدد به صلح پایدار میجنگند تا صلح برقرار شود و به عبارتی جنگها نیز برای حفظ صلح است. آنهایی که عاقلانه فکر میکنند هیچ وقت به دنبال جنگ نمیروند. آرزوی داریم که روزی بشر شاهد اجرای همین صلح در جهان باشد.
امام خمینی(ره) همان روز همزمان با اولین روز شروع جنگ در پیامی رادیویی خطاب به مردم فرمودند: «من یک صحبت دارم برای ملت ایران و برای ملت عراق و ارتش عراق هم یک صحبت. برای ملت ایران این صحبت را دارم که گمان نکند ملت ایران که ارتش ایران نمیتواند جلوی اینها را بگیرد. خیر، ارتش ایران و قوای مسلّح ما، پاسدارهای عزیز ما. قادر بر این معنا هستند، لکن تا مسئله جدّی نشود، آنها جدّاً عمل نمیکنند. آن روزی که مسئله جدّی شد، تمام اینها به طور جِدّ، امر میکنم که عمل بکنند و عراق را سر جای خودشان بنشانند.
ملت ایران نباید خیال بکنند که جنگی شروع شده است و حالا فرض کنید که دست و پای خودمان را گم کنیم. نه، این حرفها نیست. یک چیزی آوردند و یک بمبی اینجا انداختند و فرار کردند، رفتند. الآن هم دولت ایران جواب آنها را مشغولند که جواب آنها را بدهند و میدهند جواب آنها را. قوای بحریهشان بکلی از بین رفته است و قوای بریّهشان هم از بین خواهد رفت.
شما خیال نکنید که یک چیزی است. این جنگهای متعددی که واقع شده است یک مقدارش هم نصیب ایران شده است که من هر دو جنگ را یادم هست. هیچ، ابداً مسئلهای نیست. شایعات یا چیزهایی را اگر دشمنهای ما، این احزاب مختلفهای که الآن در ایران هستند، این گروهها و گروهکهایی که در ایران هستند، حالا اگر فرصت میخواهند به دست بیاورند و شایعهسازی کنند و هی تلفن کنند به این طرف و آن طرف که چه شده است، چه شده، کودتا شده ـ نمیدانم ـ این حرفها در کار نیست. این یک دزدی آمده است یک سنگی انداخته و فرار کرده، رفته است سرجایش.
دیگر قدرت اینکه تکرار بکند انشاءاللّه ندارد. من به ملت ایران سفارش میکنم که چند جهت را ملاحظه کنند: یک جهت اینکه خونسردی خودشان را حفظ کنند و ابداً توجه به این معنا که یک قضیهای واقع شده است و واقعاً واقع نشده قضیهای. توجه نکنند به این معنا. یک وقت اغتشاشی از این راه بار نیاید.»
امروز چهل و چهارمین سالروز آغاز جنگ تحمیلی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران است نظامی که در سال ۱۳۵۹ به تازگی نهال نوپای خود را کاشته بود و در شرایطی که آمادگی چندانی نداشت با جنگی تمام عیار با همه قدرتهای بزرگ غرب و شرق و با بازیگری رژیم بعث عراق مواجه شد. جنگی که البته برگ زرینی در تاریخ ایران بود کاری کرد که دشمنان ایران اسلامی بدانند که این خاک از جهان تفاوتی با سایر نقاط جهان دارد. تفاوتی که امروز با اقتدار نیروهای مسلح ایران و پیشرفتهای چشمگیری که در عرصههای دفاعی و نظامی به دست آورده ایم نمیگذارد هیچ کدام از کشورهای سلطه گر اجازه کوچکترین تجاوزی را به خاک ایران به خود بدهند.